یاروفادار


عمریست که می گردم ویک یارندیدم

یک یاربی اندیشه وغمخوارندیدم


یک عمردراین شهرفلاکت زده بودم.

درحسرت یک یاروفادار......ندیدم


روح پدرم شادکه می گفت همیشه

ازدشمن وازدوست جزآزارندیدم.


آن فوج رفیقان شب وروز که بودند

هرگاه شدم بازگرفتار،ندیدم


زین خاک نخیزدبجزازعقرب وگژدم

ای دوست،توراهیچ گنه کارندیدم.


صدباربه بازاررفاقت زده ام گام

یک جمع فروشنده،خریدارندیدم


حمیدرضاسفید

برچسب ها: حمیدرضاسفید , شعرسفید , حمیدسفید , رامهرمز , شعرجدید , بی وفایی یاران , یاربی وفا , دوست بی وفا , دوستی , خوزستان , دوستان وفادار ,

[ بازدید : 434 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ چهارشنبه 28 مهر 1395 ] 18:39 ] [ حمیدرضاسفید ]

[ ]