گریه کن

دلاازغم این جهان گریه کن،
به اندازه ی آسمان گریه کن.
تواین دیدگان رافراموش کن،
چنان ابرشو،بی امان گریه کن.
بنه عمرکوتاه راپشت سر،
ازامروزتاجاودان گریه کن.
بهاران زچشمان من رخت بست،
به چشمانم آمدخزان گریه کن.
بیادآوراین کودک خویش را،
وبرنعش آن کودکان گریه کن.
به سرهای برنیزه باچشم باز
وخفته به خون پیکران گریه کن.
کتاب وفاراخداراببند،
کتاب جفارابخوان گریه کن.
من ناتوان رافراموش کن
به مرگ حسین ای زمان گریه کن.
دل من! نه برخون سرخ حسین،
براین دعوت کوفیان گریه کن.

شعرازحمیدرضاسفید

برچسب ها: شعرسفید , اشعارمذهبی , حمیدرضاسفید , وصف امام حسین , حمیدسغید , رامهرمز , شعرفارسی , غزل معاصر , غزل عاشقانه , شهدای کربلا , شکوه ازروزگار ,

[ بازدید : 728 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ يکشنبه 11 آبان 1393 ] 23:56 ] [ حمیدرضاسفید ]

[ ]