لحظه ی دیدار

من فردابرای دیدنت

خودرابهاری مست خواهم ساخت،

من فرداشقایق می شوم

پپرپرزنان

درراه تو

برخاک می افتم.

فرداروزدیداراست،

شب تاصبح،چشمم خواب وبیداراست.

فرداتاابددریادخواهدماند.

چشم هایم ازتوهرگزپرنخواهدشد.

شب تاریک من فرداپرازخورشیدخواهدشد.

تلاطم های دریاهای چشمم عاقبت،

فرداراتاساحل دیدارخواهدبرد.

درمحراب چشمانت نمازعشق خواهم خواند،

چشمم رابرای دیدنی دیگر،

همیشه درصفاونازخواهم داشت.

فرداروزدیداراست.


شعرازحمیدرضاسفید

[ بازدید : 564 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ پنجشنبه 13 شهريور 1393 ] 0:37 ] [ حمیدرضاسفید ]

[ ]