تاژبهتریاپریل؟؟؟؟؟

ای رفیق نازنین زن ذلیل!

درمیان زن ذلیلان بی بدیل!!


درخیابان دیدمت زاروکبود

گفتم:ای یاران ،شده اوهم معیل!


گرکه فرمانی رسدازسوی او،

می روی درآب دیزی چون خلیل


سینه بالامی دهی درجمع ما،

دیدمت پیش عیالاتت علیل.


بادودست پرزکف هستی مدام،

کهنه می شویی مگر؟!جل الجلیل..


چای شب راصبح می نوشی به شوق،

بی صدای جیککی،حتی قلیل.


سوی منزل می روی بایک تماس،

گرکه باشی آن سوی دریای نیل،


می رسدفرمان چوازسوی عیال،

می روی سویش هراسان،بی دلیل.


مردمیدان غذاپختن تویی!!

درغذایت مونیفتدازسبیل!!!


خشمگین گرشدعیال ازدست تو،

خدمت اومی بری سیب وشلیل!!!


آب گوشت شوروبس بی مزه را،

می خوری مانندآب سلسبیل!


بی گمان جای توباشددربهشت،

چون که داری دردلت صبرجمیل.


خودبگوآخرکدامین بهتراست

تاژیاپرسیل؟ریکایاپریل؟؟!!


شعرازحمیدرضاسفید

abc3252.avablog.ir

وبلاگ شعرهای سفید

[ بازدید : 748 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ يکشنبه 2 شهريور 1393 ] 3:04 ] [ حمیدرضاسفید ]

[ ]