عزیزمن بودی!!

گذشت آن که توروزی عزیزمن بودی،

تویی که نقطه ی امن وگریزمن بودی


تویی که حق عزیزی به جانیاوردی

چه نکبتیست که روزی عزیزمن بودی!!


گذشت آن که توباآن کلام شیرینت،

گل وشکوفه والماس ریزمن بودی


دریغ سادگی من که من نفهمیدم

توای عزیز،به فکرستیزمن بودی


برای آن که به قلبم چویاربنشینی

بدون پرده بگو:تیغ تیزمن بودی!!


شعرازحمیدرضاسفید

[ بازدید : 544 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ شنبه 25 مرداد 1393 ] 19:13 ] [ حمیدرضاسفید ]

[ ]